سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش نور و پرتوی است که خداوند در دلهای دوستانش می تاباند و بدان بر زبان آنان سخن می راند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :28305
تعداد کل یاداشته ها : 19
103/2/28
3:18 ع

باسلام خدمت همه ی دوستان خوبم وامید به قبولی طاعات وعباداتتان از درگاه احدیت

بنابرپیشنهادهمسراندیشمندم ،قرارشد که بعدازاین جهت دسترسی آسان کلیه ی دانشجویان بزرگوارم که بابنده مباحث حقوقی دارند وکلیه ی علاقه مندان به رشته ی حقوق ،وبلاگ جدیدی به آدرس  http://chancery.blogfa.com/   ایجادنمایم بنابراین؛این وبلاگ غیرفعال خواهدشد.

 

 

 برای دیدن تصاویر متن بالای ایمیل را بخوانید


  
  

 

تاکید بر سرعت بخشیدن به روند رسیدگی

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان اصفهان با تاکید بر لزوم سرعت بخشیدن به روند دادرسی با برداشتن موانع قانونی موجود، تصریح کرد: روند دادرسی بستگی به قاضی ندارد، چرا که قاضی مجری قانون است و به مواد قانونی عمل می کند. گاهی با قوانینی روبرو می شویم که دست و پا گیر هستند و روند دادرسی را از سمت و سوی متعارف خارج و موجب طولانی شدن روند دادرسی و رسیدگی می شود.

رحیمی خاطر نشان کرد: طولانی شدن روند دادرسی موجب کاهش هزینه ارتکاب جرم برای مجرم می شود، به طوری که تطویل دادرسی و طولانی شدن رسیدگی به نفع مجرم و به ضرر مجنی علیهم است، چراکه مجرم به دنبال طولانی تر شدن زمان دادرسی است تا بتواند از شاکی رضایت بگیرد و حتی در مواردی مشمول مرور زمان، عفو و یا سایر مسایل شود.

وی با بیان اینکه همزمان با انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی در معاونت پیشگیری از وقوع جرم دادگستری برنامه های دیگری نیز در این معاونت دنبال می شود، افزود: در تلاش برای تشکیل کارگروه قضایی با محوریت جلوگیری از وقوع جرم و دور شدن افراد سابقه دار از گروه های مجرمانه هستیم و همچنین درصددیم با کاهش زمان دادرسی و برداشتن موانع موجود و تسریع در سیدگی بتوانیم هزینه جرم را برای مجرم افزایش دهیم.

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان اصفهان با بیان اینکه امکان تغییر این گونه جرایم وجود ندارد، گفت: تغییر در مجازات ها عملا امکان پذیر نیست، چراکه مبتنی بر موازین شرعی است، ولی می توان در سایر مجازات ها تمهیداتی اندیشید که مجازات ها متناسب با شخصیت مجرم، نوع جرم و ... تغییر کند.

رحیمی در پاسخ به این سوال که افراد دارای سابقه و پرونده کیفری، برای اینکه دوباره جذب چنین گروه هایی نشوند، چه باید کرد، گفت: این موضوع باید در بحث بازپروری مجرمان بررسی شود، ولی متاسفانه این کاستی در بازپروری مجرمان همچنان وجود دارد و ما در بخش نظارت پس از آزادی زندانیان کمی ضعیف عمل می کنیم در صورتی که این امر نیاز روز جامعه است.

وی با اشاره به کمبود امکانات زندان ها بیان کرد: شاید یکی از دلایل کم اثر بودن نتایح بازپروری افراد سابقه دار کمبود امکانات در زندان ها، ارتباط بیشتر افراد در این مکان و آشنایی با گروه های خلافکار و سابقه دار با یکدیگر باشد و از این جهت زندان برای این افراد تبدیل به مکان آشنایی و تلاقی اراده های افراد سابقه دار می شود.

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان اصفهان با بیان اینکه باید پس از آزادی افراد سابقه دار مقررات و تمهیداتی برای آنها فراهم شود، تصریح کرد: صدمه و نتیجه چنین حوادثی در جامعه قابل انکار نیست، به طوری که تمام سیستم ها در بروز و پیشگیری از وقوع چنین جرایمی موثر هستند و تنها مختص نیروی انتظامی و یا دستگاه قضایی نیست، اما متاسفانه حادثه خمینی شهر بعد بین المللی پیدا کرد و به همین دلیل لازم است تمام سیستم ها روی این موضوع سرمایه گذاری کنند.

افشای مسایل اخلاقی موجب عادی شدن آن در جامعه می شود

ایروانی، استاد جامعه شناسی در خصوص تاثیر وقوع این حوادث بر روی امنیت جامعه و زمان لازم برای پاک شدن اثرات آن از ذهن عموم افراد جامعه و کاهش تبعات منفی آن گفت: کارکردهای وقوع چنین حوادثی را باید از یکدیگر جدا کرد. کارکردهای مثبت افشای این جرایم، همگانی و رسانه ای شدن آن است و کارکردهای منفی آن سراسری شدن و غیر محدود بودن اثرات جرایم است.

وی افزود: یکی از کارکردهای مثبت افشای جرایم، توجه و احتیاط بیشتر خانواده ها، زنان و افراد به رفتارها در جامعه است. رعایت بیشتر مسایل اخلاقی و افزایش خود آگاهی و خود باوری افراد نیز از اثرات افشای این گونه جرایم است، به طوری که براساس مکتب یادگیری مشاهده ایی و یا مکتب یادگیری افشایی، افشای این جرایم و یا مشاهده حوادث مختلف همچون تصادف برای افراد حالت بازدارنده دارد و باعث کاهش رفتارهای مشابه می شود.

ایروانی بیان کرد: در کنار کارکردهای مثبت افشای جرایم، کارکردهای منفی و مخفی نیز وجود دارد، چراکه افشای مسایل اخلاقی کمتر از خود مسایل اخلاقی هزینه و تاوان ندارد و موجب عادی شدن آن در جامعه می شود و افرادی که خطاهای کمتری دارند جرات بیشتری برای انجام خطاهای جدید پیدا می کنند.

وی با بیان اینکه وقتی وقوع جرم در جامعه حالت همگانی می گیرد، جامعه انتظار دارد مراکز قضایی و دادگستری هرچه سریعتر برخورد کند و افراد متجاوز مجازات شوند، گفت: اگر سیستم قضایی به موقع برخورد نکند و افراد مجازات نشوند، این امر به کارکردهای منفی افشای جرایم کمک می کند و باعث افزایش و تکرار جرم در جامعه می شود. اثرات مثبت در کوتاه مدت و اثرات منفی افشای جرایم در بلند مدت اگر واکنش مسؤولان متناسب با افکار عمومی و یا شدیدتر از آن نباشد، بیشتر خواهد شد.

این جامعه شناس خاطر نشان کرد: وقوع حوادث متجاوزانه و این چنینی برای امنیت ملی و دولت در صحنه داخلی و بین المللی چالش زا است، چراکه اعتبار و مشروعیت دولت ها بخشی از آن بسته به محبوبیت آن در میان مردم، ایجاد امنیت و ... است. دولت باید در تلاش برای ترسیم جامعه ای باشد که معیارهای مثبت آن رو به رشد و معیارهای آسیب زا و منفی آن کاهش داشته باشد.

حتی باغی که حصار ندارد حریم خصوصی است

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان اصفهان در ادامه گفت: وقوع حادثه خمینی شهر دارای تجربه تلخ، اثرات مثبت و منفی برای تمام آحاد جامعه بود و ما را به این فکر انداخت که این مسائل هم امکان وقوع دارند و باید آنها را پیش بینی و پیشگیری کرد. تمام مجموعه ها باید وارد عمل شوند و امکان تحقق چنین جرایمی که تاوان های بسیاری به دنبال دارد را پیش بینی کنند و راهکارهای پیشگیری از آن را ارایه دهند.

رحیمی اثرات منفی این گونه حوادث را ایجاد حس ناامنی در جامعه دانست و افزود: مسؤولان و دستگاه قضایی باید طوری عمل کنند که حس ناامنی برای مجرم ایجاد شود چراکه زمان بسیار زیادی لازم است تا اثرات و حس نا امنی به وجود آمده از این حوادث در جامعه از بین برود.

وی در تعریف حریم خصوصی از منظر قانونی گفت: اماکن عمومی در قانون مشخص شده است و هر مکانی که خارج از این قانون باشد حریم خصوصی است.

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان اصفهان تاکید کرد: نه تنها باغی که محصور است، بلکه باغی که حصار ندارد و زمین های کشاورزی نیز ملک خصوصی محسوب می شوند، چراکه مالکیت آن مختص به افراد خاص است، پس اگر مکانی با موارد این آیین نامه انطباق نداشته باشد، جزء حریم خصوصی است و اماکنی که فقط محدود به مالک نباشد و عموم در آن تردد می کند جز اماکن عمومی است.

در شهرهای بزرگ افراد به یکدیگر اعتماد کمتری دارند

ایروانی، جامعه شناس نیز در تعریف حریم خصوصی از منظر جامعه شناسی گفت: دیدگاه های متفاوتی درباره حریم خصوصی در جامعه شناسی وجود دارد، ولی تمام آنها به ساخت جامعه بستگی دارد. جوامع سنتی، روستایی و جوامعی که حجم ابعاد روابط افراد در آن پایین است، حریم خصوصی به این معنی که در قانون وجود دارد، در جامعه شناسی نیست، کما اینکه در بعضی از جوامع روستایی آن قدر امنیت زیاد است که بستن در خانه ها تا پاسی از شب نیز توهین به همسایه محسوب می شود، پس هرچه تعداد افراد جامعه کمتر باشد مفهوم حریم خصوصی در آن کم رنگتر می شود.

ایروانی اظهار کرد: در جوامع سنتی افراد به صورت جداگانه یکدیگر را مورد قضاوت قرار نمی دهند، بلکه همه افراد رفتارهای یکدیگر را به صورت گروهی مورد قضاوت قرار می دهند و همین امر باعث کنترل رفتارها در این جامعه می شود. در چنین جوامعی که زندگی افراد حالت عمومی پیدا می کند، شناخت افراد از یکدیگر عمقی می شود و به خاطر ساخت اجتماع که حالت سنتی یا قدیمی دارد، افراد احساس می کنند که رفتار آنها کنترل می شود. این امر باعث افزایش احساس امنیت در این جوامع می شود و چون احساس امنیت دراین جوامع بالا است حریم خصوصی لازم نیست.

وی بابیان اینکه اگر کسی در جوامع سنتی و کوچک خطا کند، خانواده نیز لطمه می بیند، اضافه کرد: افراد در این جوامع تنها فرد خاطی را مورد قضاوت قرار نمی دهند، چراکه فرد در این جوامع وابسته به گروه، طایفه، قبیله و خانواده است، ولی در شهرها این گونه نیست. در شهرهایی مثل تهران، اصفهان و یا شهرهایی که سیر ارتباط جهان گرایی و غرب زدگی را دنبال کردند، افراد به یکدیگر اعتماد کمتری دارند و حتی همسایه به همسایه اعتماد کامل ندارد و رفتار گمراه کننده همچون روشن گذاشتن لامپ در هنگام مسافرت را انجام می دهد چراکه به یکدیگر اعتماد ندارند.

استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر تصریح کرد: در جامعه شناسی حریم عمومی و خصوصی به میزان امنیت، اعتماد اجتماعی، حجم جامعه و نوع روابط افراد با یکدیگر بستگی دارد.

 

   خبرنگار ایسنا ـ دفتر اصفهان


90/5/20::: 10:34 ع
نظر()
  
  

دلیل افشای حادثه خمینی شهر گروهی بودن آن بود

وی انحرافات را فردی یا گروهی عنوان کرد و افزود: خطر اجتماعی انحرافات فردی کمتر است و نیاز به زمان بیشتری برای افشا شدن دارد و دلیل افشای حادثه خمینی شهر گروهی بودن آن بود، چرا که اگر این اتفاق فردی بود کمتر نبض اجتماع دچار تحریک و اضطراب می شد.

این جامعه شناس اظهار کرد: عمر تخلفات گروهی در مقایسه با تخلفات فردی پایین تر است، ولی خطرات آن برای جامعه بیشتر است، افراد در جمع دوستان و اطرافیان خود احساس تنهایی و مسؤولیت نمی کنند و به همین خاطر در جمع افراد منحرف یک نیروی جمعی و یک قدرت بزرگتر تخریبی وجود دارد. این نیروی تخریب احساس فردی افراد گروه را پایین می آورد و افراد احساس می کنند در هر اتفاقی با یکدیگر شریک هستند که همین امر کمک می کند افراد بی پروا و بی گدار عمل کنند.

وی با بیان اینکه در جامعه شناسی دو ویژگی هم بستگی رفتاری وجود دارد، گفت: روحیه همکاری جوانان بیشتر از سایر افراد جامعه است، در حالی که در جوامع غربی افراد کمتر به یکدیگر اعتماد می کنند، چراکه روحیات جامعه صنعتی بر آنها حاکم است.

این جامعه شناس معتقد است گروه های کج رو در جوامع مختلف و کشورهای جنوب غربی آسیا بیشتر است، چراکه رفتارها کج اندیشی به صورت گروهی است. افرادی که از انحرافات اولیه خارج و حرفه ای می شوند، سابقه کیفری پیدا می کنند، چون این افراد با هم در ارتباط بوده و احساس می کنند تنها نیستند. این افراد از افراد طبیعی جامعه فاصله می گیرند و به انحرافات جمعی کمک می کنند. در این حادثه نیز افراد با هم ارتباط داشته اند.

طولانی شدن روند دادرسی به نفع مجرم است

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان اصفهان نیز معتقد است، وقتی افراد به انجام انحرافات اولیه عادت می کنند، سابقه دار و در گروه هایی قرار می گیرند که در آنها نیز موارد مشابه انحرافاتی وجود دارد و همین امر باعث می شود افراد احساس و ارتباط نزدیکی با هم داشته باشند.

رحیمی با بیان اینکه کنترل و نظارت بر افرادی که دارای سابقه کیفری هستند نیاز به اقدامی همه جانبه و فرهنگی دارد، اظهار کرد: در جوامع سنتی معمولا تصور بر این است که زنان باید به شدت محدود شوند و مردان به دلیل اینکه امکان خطر نسبت به آنها وجود ندارد باید آزاد باشند، ولی اعتقاد به هریک از این نظرات چه آزادی بی قید مردان و چه محدودیت بیش از حد زنان منجر به وقوع چنین حوادثی در جامعه می شود که برای پیشگیری از جرایم باید اقدامات فرهنگی و اجتماعی صورت گیرد.

وی افزود: در همین راستا معاونت پیشگیری از وقوع جرم دادگستری برنامه افزایش هزینه های ارتکاب جرم را در دستور کار خود قرار داده است. مثلا در پرونده های تجاوز به عنف با افزایش هزینه های ارتکاب جرم، سعی در کاهش انگیزه ارتکاب جرم را پیگیری می کنیم.

رابطه بی حجابی با افزایش تجاوز به عنف

این استاد دانشگاه در پاسخ به سوال ایسنا در خصوص تاثیر عامل بی حجابی در بروز چنین حوادثی تصریح کرد: بر اساس دیدگاه مکتب مبادله، ارتباطات مثل دو کفه ترازو است که برای حفظ تعادل باید وزن هر دو طرف به یک اندازه باشد، ولی تعابیر افراد از هنجارها، سمبل ها و نمادهای اجتماعی متفاوت است و افراد نمادهایی متفاوت با سمبل ها، پوشش ها، نگرش ها، گویش ها و ... در جامعه هستند.

ایروانی افزود: در مکتب مبادله، تعادل کفه های ترازو و انسان ها با نمادها، سمبل ها و ... در فضای پدیدار شناختی معنا پیدا می کند، به طوری که حجاب کم خانم ها در فضای شهری امری عادی است ولی در شهرهای کوچک و روستاها ممکن است فرد به عنوان بدحجاب شناخته شود. پس در فضای فرهنگی مختلف، معنای متفاوتی از وزن و اعتبارات سمبلی وجود دارد و در حادثه خمینی شهر نیز این مسئله نمود دارد و حاکی از آن است که فضای فرهنگی و اجتماعی خمینی شهر پذیرش این موضوع را ندارد.

این جامعه شناس تصریح کرد: از دیدگاه مکتب مبادله و پدیدار شناختی در اجتماعاتی که در مرحله پایین تری از فرهنگ و اجتماع قرار دارند، در برخورد با پدیده هایی هم چون بدحجابی این گونه رفتار می کنند که زنان بد حجاب خود تمایل به ارتباط دارند.

ایروانی گفت: در حادثه تجاوز خمینی شهر ممکن است این عامل باعث تحریک متجاوزان شده باشد چراکه خرده فرهنگ ها و شرایط اجتماعی منطقه قادر به پذیرش آن نبوده است و عواملی همچون افزایش بیکاری و میزان ناسازگاری میان زن و مرد، ایجاد شکاف میان نسل ها، ورود به دنیای ارتباطات و تکنولوژی نه تنها در اجتماعی شدن افراد موثر بوده بلکه در وقوع چنین حوادثی نیز تاثیرگذار است.

وی یادآور شد: تنها فرهنگ مردم منطقه در وقوع این حادثه موثر نیست، چراکه جامعه دارای خرده ساخت های اجتماعی و فرهنگی مختلفی است و باید به تمام عوامل موثر در ایجاد حادثه توجه کرد و ترکیب این عوامل با یکدیگر موجب بروز حوادثی همچون خمینی شهر، کاشمر و گلستان شده است.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: در بیشتر کشورها تحصیلات و آموزش عالی موجب نزدیک تر شدن افراد خانواده و استحکام روابط آنها با یکدیگر می شود، در حالی که در کشور ما تحصیلات و آموزش عالی نه تنها موجب استحکام روابط خانواده نمی شود، بلکه موجب ضعف بنیان های خانوادگی و ناسازگاری اخلاقی می شود.

ایروانی اضافه کرد: برنامه ریزان کشور با افزایش سطح آموزش عالی و تحصیلات درصددند آسیب های مسائل فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و ... کاهش پیدا کند اما این امر در عمل نتیجه ای معکوس داشته است. براساس دیدگاه مکتب کارکردگرایی، هر نهاد اصلی و فرعی اجتماعی اهداف مثبتی را دنبال می کند ولی این نهادها در کنار کارکردهای مثبتی که دارند، کارکردهای پنهان و منفی نیز دارند که مورد خواسته تاسیس کنندگان آنها نیست.

وی ادامه داد: کارکردهای منفی توسعه مراکز آموزشی از ابتدا مورد توجه برنامه ریزان کشور نبوده است. افراد تحصیلکرده دارای توانایی های بیشتری در مقایسه با دیگر افراد جامعه هستند و در صورت ناراضی بودن از شرایط جامعه و ... برای جامعه خطرآفرین می شوند، چرا که این افراد برای ورود به راه های غیرمجاز آگاه تر و توانمندتر شده اند.

این جامعه شناس با بیان اینکه در حال حاضر هماهنگی میان نهادهای اجتماعی وجود ندارد، افزود: خانواده ها فرزندان را به روش خود و مراکز تربیتی و آموزشی به گونه ای دیگر تربیت می کنند و بر همین اساس افراد با نگرش های مختلف، در فضاهای متفاوت جامعه قرار می گیرند و همین امر موجب سردرگمی هنجاری افراد جامعه می شود.

ایروانی بر لزوم هماهنگی میان نهادهای خانواده، اجتماع، نهاد اقتصاد، نهاد آموزش و مذهب تاکید و عنوان کرد: اعتقادات مذهبی مردم نسبت به زمان قبل از انقلاب اسلامی و مشروطیت تغییر کرده است. در بعضی از جوامع دیگر سنت ها به صورت پویا و زنده به دست جوانان رسیده است ولی در کشور ما این گونه نبوده است.

 

مفاهیم دینی به زبان جدیدتر ارایه شود

وی با بیان اینکه شرایط اجتماعی شدن افراد با یکدیگر متفاوت است، خاطرنشان کرد: نگرش نسل امروز به ارزش های دینی و مذهب با نسل گذشته متفاوت است و اشخاص واگرا بیشتر نسبت به ارزش های جامعه منتقد هستند، به طوری که این افراد از نسل همگرا و سنت گرا فاصله گرفته اند. درحال حاضر شکاف بین نسل ها زیاد شده است و با توسعه ارتباطات این شکاف در آینده بیشتر خواهد شد.

ایروانی با بیان این اعتقاد که نگرش نسل جدید به مفاهیمی که به روش حوزوی مطرح می شود مثل نگرش نسل گذشته صددرصد پذیرشی نیست و لازم است نهادی برای جلوگیری از کم رنگ شدن ارزش های دینی در جامعه ایجاد شود، تصریح کرد: برای پذیرش ارزش های دینی توسط جوانان، این ارزش ها باید به صورت مفاهیم علمی مطرح شود.

وی گفت: ضعف بنیان های دینی و کم رنگ شدن ارزش مذهبی در افزایش حوادثی همچون خمینی شهر تاثیرگذار است و باید برای پذیرش بیشتر نهاد دین در میان نسل جدید، مفاهیم دینی به زبان مدرن تر و جدیدتر ارائه شود.

این جامعه شناس دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر اظهار کرد: براساس دیدگاه تنازع، انسان همیشه درحال مبارزه است و واسطه هایی میان افراد و مبارزه وجود دارد که این واسطه در افراد مختلف تحصیل، اشتغال و ... است و اگرچه پیشرفت جامعه به مبارزه وابسته است، ولی باید این واسطه نیز درست انتخاب شود، چرا که اگر واسطه به درستی انتخاب نشود، افراد به شکل انحرافی مبارزه می کنند و با توجه به اینکه سن پرخطر پس از بلوغ و قبل از سی سالگی است، بیشتر اعتیاد و انحرافات در این سن اتفاق می افتد که در صورت وجود اشتغال و آموزش صحیح انحرافات به کمترین میزان می رسد.

ایروانی با بیان اینکه همه افراد دارای انحرافات اولیه هستند، گفت: افراد دورغ می گویند و از مقررات راهنمایی و رانندگی تخلف می کنند، ولی در این تخلف ها حرفه ای نشده اند و پس از مدتی احساس می کنند کار درستی انجام نداده اند، ولی وقتی انحرافات در افراد ثانویه می شود، تبدیل به عادت و یا منبع در آمد فرد می شود که گاهی این عادت ها رفتار جنسی است مثل چیزی که در حادثه اخیر می بینیم.

 


  
  

 

اعلام جزئیاتی بیشتر از تجاوز در خمینی شهر 

                                 

   بر اساس آخرین آمار، متداول ترین نوع خشونت علیه زنان در جهان خشونت جنسی است که اثرات آن گسترده تر از سایر موارد خشونت است. اخیرا جنایات تلخ تجاوز به زنان در چند مورد بازتاب گسترد های در رسانه های کشور داشت، یکی از این موارد تجاوز گروهی به زنان حاضر در یک مهمانی در یکی از باغات شهرستان خمینی شهر اصفهان بود که اکنون دو روز است پرونده آن در دادگاه کیفری استان اصفهان در حال رسیدگی است. با وجود تمام حساسیت هایی که پس از حادثه خمینی شهر در جامعه ایجاد شد متاسفانه باز هم شاهد وقوع حوادثی از این دست بودیم، اما واقعا مشکل کجاست و را ه حل چیست؟

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بروز اتفاقاتی این چنین در دنیا چندان تازگی ندارد اما در جامعه ایرانی این رفتار ها که موجب هتک حرمت افراد می شود پیش از این چندان معمول نبوده است. آنچه که امروز حساسیت ها را در این زمینه افزایش داده بروز این جنایات با پراکندگی جغرافیایی بیشتر و انجام فعل تجاوز به صورت گروهی است.

«حسن رحیمی» ـ معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان اصفهان و «محمدرضا ایروانی» ـ استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر ـ با حضور در دفتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در اصفهان، علاوه بر ارایه جزییات بیشتری از حادثه تلخ خمینی شهر به بررسی، بازتاب روانی و اجتماعی وقوع چنین اتفاقاتی ناگوار و خصوصا تجزیه و تحلیل جامعه شناختی موضوع تجاوز گروهی در خمینی شهر اصفهان پرداختند.

جزئیات بیشتری از جنایت خمینی شهر

حسن رحیمی در تشریح چگونگی وقوع حادثه خمینی شهر گفت: در یکی از شب های خردادماه 14 نفر از شهروندان اصفهانی شامل 8 مرد و 6 زن شامل دو زوج، چهار خواهر و برادر با تعدادی از دوستان خود که یکی از آنها جزو اقلیت های مذهبی است به مناسبت روز زن در یکی از باغ های اطراف خمینی شهر اصفهان میهمانی برگزار کرده بودند که تا پاسی از شب ادامه داشت و این مهمانی توسط باغبان باغ مربوطه به افراد حاضر در باغ مجاور که همگی دارای سابقه کیفری بودند، اطلاع رسانی شد. این افراد نیز با اطلاع دادن به دیگر دوستان خود که آنها نیز از مجرمان سابقه دار بودند از برگزاری مهمانی در باغ مطلع شدند.

رحیمی اظهار کرد: متجاوزان با توجه به شرایط خاص مکانی و زمانی محل، وارد باغ شده و با تهدید مردان حاضر در مهمانی، آنها را در ساختمان مسکونی باغ حبس کردند و زنان را به محلی دیگر انتقال دادند و در نهایت به زنان تجاوز کردند.

وی تعداد افراد متجاوز در حادثه خمینی شهر را 16 نفر اعلام کرد و افزود: پرونده باغبان باغ محل حادثه به عنوان معاون در جرایم حاشیه ای و 15 متجاوز دیگر به عنوان مجرمان اصلی در حال پیگیری است.

9 نفر از 16 متهم خمینی شهر دستگیر شد ه اند

معاون دادگستری اصفهان در خصوص میانگین سنی افراد متجاوز در این حادثه اظهار کرد: میانگین سنی این افراد 24 سال است و تاکنون چهار نفر در چهارم خردادماه، یک نفر در دوم تیرماه در مبارکه، یک نفر در پنجم تیر ماه در اهواز و سه نفر در 26 تیر ماه در زاهدان دستگیر شده اند که پرونده آنها در دادگاه کیفری استان در حال رسیدگی است.

رحیمی با بیان اینکه پرونده تجاوز به عنف جنبه جنایی دارد، خاطرنشان کرد: حوزه قضایی خمینی شهر پس از انجام تحقیقات مقدماتی در تاریخ یکم تیرماه نسبت به موضوع تجاوز به عنف، قرار عدم صلاحیت نسبت به دادگاه کیفری استان صادر کرد زیرا بر اساس قانون در موارد منکراتی تحقیقات از ابتدا توسط دادگاه کیفری استان انجام می شود ولی دراین حادثه، جرایم حاشیه ای همچون آدم ربایی، توقیف غیر قانونی، سرقت مقرون به آزار و ایراد ضرب نیز اتفاق افتاده است که امکان انجام تحقیقات مقدماتی برای حوزه قضایی خمینی شهر وجود داشته است.

تحلیل جامعه شناختی موضوع تجاوز به عنف

هم چنین استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر نیز در خصوص چرایی وقوع چنین جرایمی در جامعه ایرانی تصریح کرد: در جوامع صنعتی و پیشرفته نیز خشونت علیه زنان وجود دارد ولی شدت آن مانند کشورهای جهان سوم نیست. با این حال زنان در این جوامع نیز شهروند درجه دوم محسوب می شوند.

ایروانی اظهار کرد: اگرچه زنان در برخی از جوامع از حقوق اجتماعی و سیاسی نسبتا خوبی برخوردار هستند اما با وقوع چنین حوادثی بازتاب های اجتماعی برای زنان سنگین تر و بیشتر است که در کشورهای اسلامی چرایی این گونه حوادث به چهارچوب های هنجاری، نگرشی، فرهنگی و ... برمی گردد و در جامعه ایران نیز به خاطر مسائل سنتی، دینی و عقاید مردم باید میان زن و مرد حریم های خصوصی حفظ شود که ترکیب این عوامل با یکدیگر موجب ایجاد فرهنگی خاص در کشور شده است که نباید نام افراد مجنی علیهم افشا شود زیرا زندگی آنان به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.

این جامعه شناس یادآور شد: در کشورهای مختلف نه تنها زنان شروع کننده جرم تجاوز نیستند بلکه در این خصوص نیاز به یک پشتوانه عاطفی دارند که اگرچه از نظر حقوقی، محکومیت متعلق به مردان متجاوز است ولی از نظر اجتماعی زنان در جامعه فدا می شوند.

ایروانی با بیان اینکه مسئولان کشور باید از زنانی که ناخواسته مورد تعدی و تجاوز قرار گرفته اند حمایت های لازم را انجام دهند، افزود: تنها زنان مجرد جامعه نیستند که مورد تجاوز قرار می گیرند. حتی گاهی زنان متاهل، سرپرست خانوار و ... نیز مورد آزار و اذیت قرار می گیرند که پس از آن جامعه به گونه ای دیگر به آنها نگاه می کند؛ لذا لازم است به افراد جامعه برای برخورد با افراد مجنی علیه خدمات مشاوره ای و آموزشی ارایه شود.

دو دیدگاه درباره دلایل بروز بزه تجاوز به عنف

وی با بیان اینکه در برخورد با این گونه پدیده ها دو نگرش در بین جامعه شناسان وجود دارد، تصریح کرد: دیدگاه نخست علت وقوع چنین حوادثی را مربوط به ساخت و وضعیت موجود جامعه همچون بدحجابی می داند که دیدگاهی محافظه کارانه است و بر اساس این دیدگاه تنها زنان باید خود را حفظ کرده و شئونات را رعایت کنند ولی دیدگاه دوم که در کشورهای دیگر رایج است زنان و مردان در کنار هم در جامعه وجود دارند و آمار چنین اتفاقاتی کمتر است. در کشور ما دیدگاه اول حاکم است که به همین دلیل پدیده های آسیب زا رو به افزایش است.

وی با بیان اینکه آستانه تحریک جنسی در کشور بسیار پایین است، خاطرنشان کرد: بسیاری از جوانان امکان سفر به خارج از کشور را ندارند و به استفاده از اینترنت و ماهواره روی می آورند و چون سطح نگرش افراد در جامعه بسته است، زمانی که پدیده های خارجی را مشاهده می کنند دچار دوگانگی شخصیتی می شوند، چرا که در جامعه، گروهی سنتی و گروهی دیگر مدرن می اندیشند.

این استاد دانشگاه افزود: در شهرهایی همچون خمینی شهر با وجود اینکه ارتباطات زن و مرد دارای حریم های زیادی است اما کاملا وارد فضای جدید شهری نشده و اخلاق شهروندی شهرهای بزرگ در آنجا حاکم نیست اما با وجودی که سنت های روستایی نیز از بین رفته و پاسخگوی نیازهای جوانان نیست، این حوادث بیشتر دیده می شود.

ایروانی معتقد است بسیاری از موارد تجاوز به عنف به صورت پنهان باقی می مانند چراکه زنان اولین فدایی و قربانیان این حوادث در جامعه هستند؛ به ویژه در شهرهایی که با ارتباطات جدید از حالت روستایی خارج شدند، این گونه اتفاقات از سوی مردم منطقه مورد پذیرش قرار نمی گیرد و به همین دلیل مجنی علیه نیز سکوت اختیار می کند.

ایروانی گفت: متاسفانه آمار تجاوز به عنف افزایش داشته و چند سال پیش نیز انجمن جامعه شناسی اعلام کرد زنگ خطر این جرم به صدا در آمده است و اگرچه وجود پدیده های اجتماعی مختلف در جامعه در سطح محدود امری طبیعی است و نمی توان انتظار داشت تمام افراد جامعه دارای رفتارهای اجتماعی سالمی باشند ولی زمانی که رقم بیکاری و سن ازدواج افزایش یابد، امید به زندگی نیز کاهش می یابد و رفع نیازهای جنسی به صورت زیرزمینی انجام می شود.

وی با بیان اینکه وقتی انسان در استرس و فشار باشد، دارای تعادل فکری نیست، اضافه کرد: از دیدگاه روانی اجتماعی تفکر انسان زمانی سالم است که تفکر جامعه سالم باشد. در حال حاضر شرایط جامعه در مقایسه با گذشته ناهموار است و اگر چه کشورهایی همچون ترکیه نیز با پدیده های هجوم فرهنگ غربی و جهانی شدن مواجه هستند ولی آنها با افزایش سن ازدواج، بیکاری، نبود فضای تفریحی و ... مواجه نیستند.


90/5/20::: 10:20 ع
نظر()
  
  


هنگامى که هیثم از بعض غزوات به خانه خود بازگشت ، پس ‍ از شش ماه تمام زنش فرزندى به دنیا آورد. هیثم فرزند را از خود ندانسته وى را نزد عمر برد و قصه را برایش بیان داشت . عمر دستور داد زن را سنگسار کنند. اتفاقا پیش از آن که او را سنگسار کنند، امیرالمومنین علیه السلام او را دید و از قضیه باخبر گردید، پس به عمر فرمود: باید بگویى زن راست مى گوید؛ زیرا خداوند در قرآن مى فرماید:و حمله و فصاله ثلاثون شهرا؛ مدت حمل و از شیر گرفتن فرزند، سى ماه است
و در آیه دیگر مى فرماید: والوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین ؛ مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر مى دهند.
و وقتى که بیست و چهار ماه دوران شیر دادن از سى ماه کم شود شش ماه مى ماند که کمترین دوران حاملگى است .
عمر گفت :اگر على نبود عمر به هلاکت مى رسید و زن را آزاد نمود.

برای دیدن تصاویر متن بالای ایمیل را بخوانید


  
  

-وخیم ترین حالت خطرناک

 

ظرفیت جنایی یااستعدادبزهکاری دراین گروه خیلی قوی وقابلیت انطباق آنان بامحیط بسیاربالاست.این قبیل شخصیت هامی دانندچگونه مرتکب اعمال جنایی گردندبدون این که گرفتارپنجه ی عدالت شوند،ظاهراعمال آنهامنطبق بااصول ومقررات اجتماعی است.

وضع ظاهری آنان نیزطوریست که باقواعداجتماعی سازگارندولی درباطن امرفاقدوجدان اخلاقی هستند.وجیه المله هایی که فاقدارزش اخلاقی هستندو"دوگرف"ازآنان بحث نموده است جزواین گروه محسوب میشوندومراد"ساترلند"از"جنایتکاران یقه سفید"همین افرادبسیازخطرناک جامعه هستندکه جزوخطرناکترین بزهکارانند.

-جنایتکاران یقه سفید

برحسب تعریف مشهور"ساتزلند"مفهوم "جنایت درکسوت یقه سفید"*،مبین فعالیت های غیرقانونی است که ازاشخاص سرشناس ودرخوراحترام صوری وطبقه ی بالای اجتماع،سرمی زند.

شغل وموقعیت اجتماعی واشرافی این دسته ازجنایتکاران ایجاب می کندمانندطبقه ی ممتازجامعه بهترین وگرانبهاترین لباس با"یقه سفید"برتن بپوشندوصورت ظاهرشان موجب شودکه مردم گمان بدودزدی وچپاول وغارتگری رادون شان انگارند.

درواقع"جنایت درکسوت یقه سفید"اندیشه ی تازه ای نیست.قرنهاقبل ازساترلند،سخن ازچنین جنایاتی می رفت."توماس مور"دراثرمعروف خود"اوتوپی"انتقاداتی علیه "اشراف"انگلیسی مطرح کرده است.

افلاطون فیلسوف بزرگ یونان می گفت:"تقوای بزرگ وثروتهای سرشاردوچیزمانعه الجمع است"**امامضمون"جنایتکاران یقه سفید"دراین کلام پرباروظریف مولای متقیان به وجهی بسیارنیکوآمده است:"...تبهکاران ودرندگانی که به صورت بشر درمیان جامعه افتاده وباقیافه ای متین وآرام خودجهانی رابلع می کنندوخون مشتی بینواراتاآخرین قطره به حلق خودمی ریزند"مستحق هرگونه سرزنش وتوهین وسزاوارسخت ترین انواع مجازات وکیفرند."***

ودرجای دیگر،درباره ی وضع روانی این جنایتکاران که وامدارفقرای محیط وجامعه ی خودهستند،چنین میفرماید:"شمامالداران سست عنصرکه هراس خیانت همچون کابوس هولناک پیوسته درمقابل تان قیافه ی زشت خودرانشان می دهدویکدم راحتتان نمی گذاردازنهضت مستمندان ستمدیده دراولین حمله ازپای درمی آییدوبه زندگی پرخیانت وآلوده ی خودپایان می دهید."****

بزهکاری دراینجا،دیگرعمل انسان تهی دست بی چیزیا"بی تعادل روانی"یا"ناسازگاراجتماعی"نیست.بزهکاری ازتظاهرات یک طبقه ی ممتازاست(طبقه ای بایقه ی سفید)

که قدرت اقتصادی واجتماعی خودرادرراه ارتکاب یک رشته سوءاستفاده به ضرراشخاصی به کارمی برندکه حالت کهتری آنهااغلب اجازه ی دفاع ازخودشان رانمی دهد."

جنایت درکسوت یقه سفیدبه مجموع تبهکاری اطلاق می شودکه درحدوسیعی متداول است.مع ذلک کیفرآن ناچیزویااصولا بی کیفراست.این تبعیض برای چیست؟؟

اثرساخت اجتماعی درواکنش علیه جنایت چیست؟وازسوی دیگرمهمترین اثرمفهوم جنایت درکسوت یقه سفیددراین است که برای جنایتکاران یقه سفیددراین است که برای جنایتکاران یقه سفیدآئین دادرسی خاصی معمول است سوای آنچه درگردش کارسنتی محاکمات بزهکارچرمینه پوش متداول است،مختصات این دوران یکی هم این است که آفتابه دزدهای جهان رسوای خاص وعام می شوندوغارتگران بزرگ ملی وچپاول گران بین المللی زیرنقابی ازتبسم هاوشگردهای بشردوستانه سنگرمی گیرند.

به نشریات جهان نگاه کنید:آنجاکه عکسهای دزدان ومجرمان به چاپ می رسد،آنجاکه رجزخوانیهای یک قاتل هیستریک به چاپ می رسد،آنجاکه مژده دستگیری یک قاپ بازیایک دزدفروشگاه یایک قالپاق دزدبه چشم می خورد،خلاصه آنجاکه تمام آفتابه دزدهای مستاصل رسوامی شوند،هم آنجاهیچ نشانه ای واشارتی برحضوردزدان یقه سفیدوجنایتکاران مشابه نمی یابید.

هرچه هست تصاویرواخباروحکایات مربوط به دزدانی است که شایدمجموع سرقتهای متعددآنهادرهرشبانه روز،ازاعداد?رقمی تجاوزنکندوشایدبرای بسیاری ازآنهاحتی وجودارقام ?رقمی قابل تصورنباشد.

این بزهکاران ممتاز،به جزدرمواردنادردرآمارهای جنایی منظورنمی شوند.

جنایتکاران یقه سفید،حتی درمراجع اجرای قوانین علیه خود،دستهای درازونیرومندی دارندومی توانندبااستفاده ازعلما وحساب سازانی که جزودارودسته شان هستندآن چنان بیلانهاوگزارشهای سالانه ای تحویل بدهندکه کسی نتواندسرازرازجنایات آنهادرآورد.

ازطرفی جنایتکاران یقه سفیدچون باهوش وباچراغ وبافراست هستندوتکیه برامکانات وسیع تشکیلاتی وشبکه ای وارتباطی دارندومی توانندوکلای مدافع زبردست وگران قیمت رابخرندوفضای دادگستریهای جهان رازیرسلطه ی خودبگیرندومی توانندازتمام مغزهای حساب سازبرای جعل ارقام زرینه استفاده کنندومی توانندبسیاری ازوسایل ارتباط جمعی جهان رابه طورمستقیم(پرداخت بهایی سنگین به عنوان هدیه)یابه طورغیرمستقیم(ازراه دادن آگهی بازرگانی)دراختیارداشته باشندومی توانندازتمام جاذبه هابانهایت رذالت وپستی به نفع خودبهره هاببرندوازآنجاکه دریک کلام می توانندخودشان هم قاضی،هم وکیل،هم مجری باشندغالباوجودشان درجهان نادیده انگاشته می شودودرمواردبسیارنادراگرتحت تعقیب قرارگیرند،لبخندبه لب،قدم به بازداشتگاههایی می گذارندکه ازخانه وکاشانه ی مجلل شان چیزی کم ندارد.

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*White collar crimeمعادل فرانسوی

Criminels col Blanc

 

La maxime de platon:"Une grande vertu et de grandes richesses sont deux choses incompatibles"

**

***سخنان علی علیه السلام

****همان


  
  

 

:مهریه،‌صداق یا کابین،‌ مقدار مالی است که از سوی شوهر به زن داده می شود. شاید به سبب این که ازدواج به مانند نوعی معامله دانسته شده، شرط پرداخت مبلغ مال در ازای چیزی که زن می دهد، معنا یابد؛ زیرا در هر معامله ثمن و مثمن است؛ چرا که پرداخت بها می بایست در برابر کالایی باشد. پرسش این است که چه کالایی از سوی زن داده می شود تا بر شوهر پرداخت بهایی آن مطرح باشد؟

آیا واقعا ازدواج یک معامله و عقدی همانند دیگر عقود است؟ اگر ازدواج به معنای قرارداد و پیمان زناشویی باشد، مهر و محبت و عشق در این معامله ، در کجای آن قرار دارد؟ چگونه می توان از یک قرارداد و معامله انتظار دست یابی به آرامش را داشت که در آموزه های قرآنی به عنوان یکی از مهم ترین اهداف ازدواج و همسری مطرح شده است؟ اصولا فلسفه و اهداف مهریه و صداق در آموزه های قرآنی، چیست؟

نویسنده در این مطلب به تحلیل وتبیین مساله مهریه در ازدواج های دایم و موقت پرداخته است و بر آن شد تا تحلیل قرآن را از این مساله به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

در جست و جوی آرامش و آسایش

انسان همواره دغدغه آرامش و آسایش دارد. از این روست که خوشبختی و سعادت را به عنوان یک فضلیت در این دو مولفه و عنصر جست و جو می کند. البته هدف واقعی انسان، دست یابی به سعادت ابدی و پایدار است؛ چرا که به تجربه در یافته،‌ آرامش و آسایش در دنیا از مانایی و پایایی برخوردار نمی باشد و هر دم در معرض زوال و از دست رفتن است. با این همه، آرامش و آسایش هر چه پایدارتر و ماندگارتر باشد، مطلوب تر است.

انسان راه های بسیاری را برای دست یابی به سعادت یعنی آرامش و آسایش تجربه کرده و در یافته که یکی از مهم ترین راه های دست یابی به سعادت و خوشبختی تشکیل خانواده است.

آموزه های وحیانی قرآن چون مطابق فطرت سالم انسانی است، به این مساله توجه داشته و یکی از آیات و نشانه های پروردگاری خداوند را در موضوع مودت میان زن و شوهر دانسته که ثمره ای آن آرامش و آسایش است. خداوند درباره نقش همسری در ایجاد مودت و رحمت و آرامش و آسایش می فرماید: و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فى ذلک لایات لقوم یتفکرون ؛  از نشانه های خداوندی آن است که از نفس (خود) شما همسرانی را آفرید تا شما به ایشان آرامش و سکونت یابید و میان شما مودت و رحمت قرارداد. در این امر نشانه هایی از پروردگاری خداوند برای متفکران است.(روم، آیه 21)

علامه طباطبایی در ذیل آیه می نویسد: هر یک از مرد و زن دستگاه تناسلى دارند که با دستگاه تناسلى دیگرى کامل مى گردد و از مجموع آن دو توالد و تناسل صورت مى گیرد، پس هر یک از آن دو فى نفسه ناقص، و محتاج به طرف دیگر است، و از مجموع آن دو، واحدى تام و تمام درست مى شود، و به خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوى دیگرى حرکت مى کند، و چون بدان رسید آرام مى شود، چون هر ناقصى مشتاق به کمال است، و هر محتاجى مایل به زوال حاجت و فقر خویش است، و این حالت همان شهوتى است که در هر یک از این دو طرف به ودیعت نهاده شده است.

(و جعل بینکم موده و رحمه ) - کلمه (مودت ) تقریبا به معناى محبتى است که اثرش در مقام عمل ظاهر باشد، در نتیجه نسبت مودت به محبت نسبت خضوع است به خشوع، چون خضوع آن خشوعى را گویند که در مقام عمل اثرش هویدا شود، به خلاف خشوع که به معناى نوعى تاثر نفسانى است، که از مشاهده عظمت و کبریایى در دل پدید مى آید.

و (رحمت )، به معناى نوعى تاثیر نفسانى است، که از مشاهده محرومیت محرومى که کمالى را ندارد، و محتاج به رفع نقص است، در دل پدید مى آید، و صاحبدل را وادار مى کند به اینکه در مقام برآید و او را از محرومیت نجات داده و نقصش را رفع کند.

یکى از روشن ترین جلوه گاه ها و موارد خودنمایى مودت و رحمت، جامعه کوچک خانواده است، چون زن و شوهر در محبت و مودت ملازم یکدیگرند، و این دو با هم و مخصوصا زن، فرزندان کوچکتر را رحم مى کنند، چون در آنها ضعف و عجز مشاهده مى کنند، و مى بینند که طفل صغیرشان نمى تواند حوائج ضرورى زندگى خود را تامین کند، لذا آن محبت و مودت وادارشان مى کند به اینکه در حفظ و حراست، و تغذیه، لباس، منزل، و تربیت او بکوشند، و اگر این رحمت نبود، نسل به کلى منقطع مى شد، و هرگز نوع بشر دوام نمى یافت.

نظیر این مورد مودت و رحمتى است که در جامعه بزرگ شهرى، و در میان افراد جامعه مشاهده مى شود، یکى از افراد وقتى هم شهرى خود را مى بیند، با او انس مى گیرد، و احساس محبت مى کند، و به مسکینان و ناتوانان اهل شهر خود که نمى توانند به واجبات زندگى خود قیام کنند، ترحم مى نماید.

از این سخن علامه می توان دریافت که ارتباط میان همسران،‌ ارتباطی با ابعاد و اهداف چندگانه است که سکونت ، مودت و رحمت در کنار تناسل و توالد از جمله اهداف آن است.

البته برخی تفاوت میان مودت و رحمت را این گونه گفته اند که مودت همواره طرفینی است در حالی رحمت می تواند یک سویه باشد. بنابراین، مودت همانند خدمات متقابل زن و مرد به یک دیگر است، اما رحمت همانند احسان، ایثار و عفو یک سویه است وشخص در برابر رحمت خویش متوقع چیزی نیست.

در این آیه و نیز آیه 189 سوره اعراف،‌ هدف نخست از ازدواج و گرایش طبیعی میان زن و شوهر، سکونت دانسته شده است که آرامش و اطمینان روحی و روانی میان زن و شوهر است. پس ازدواج تندبادهایی که بر مرد و زن می وزد به سکونت و آرامش تبدیل می کند و قلب و دل را آرام می سازد.

مرد و زن همانند دو سنگی هستند که ملاط مودت و رحمت،‌میان آنان پیوندی ناگسستنی ایجاد می کند و زمینه ساز آرامش و آسایش می شود. به این معنا که مودت و رحمتی که خداوند میان زن و شوهر جعل و ایجاد می کند، روان آنان را به سکونت و آرامش و تن ایشان را در کنار هم به آسایش می برد. بنابراین، به هر دو جنبه مادی و معنوی یک دیگر پاسخی درخور و مناسب می دهند و مکمل یک دیگر می شوند و هر یک دیگری را به کمال شایسته و بایسته اش می رساند.

مهریه، هدیه و صدقه مرد به زن

از آن جایی که مبنای زوجیت و جفت و همسری، مودت و رحمت است،‌ عشق و محبت است که پیوند زننده میان زن و مرد می شود. بر این اساس، اگر معامله و بده و بستان یا داد و ستدی میان زن و مرد ایجاد می شود، داد و ستد عشق و محبت و سکونت و آرامش است. از این روست که خداوند نخست بر واژه مودت که بین طرفینی است توجه می دهد. به این معنا که هر یک از زن و مرد،‌ برای دست یابی به سکونت و آرامش روحی و روانی، چیزی از کمالات خود را به فرد دیگر می دهد تا نقص طرف دیگر به کمال تبدیل شود؛ چرا که هر یک از زن و مرد، دارای کمالی است که در دیگری نیست و نقصی دارد که در دیگری به شکل کمال می باشد. یعنی همان طور که در شکل ظاهری مرد و زن نیازمند آن هستند تا یکی همانند نرینه و دیگری به عنوان مادینه عمل کند تا چیزی به کمال برسد، در بعد معنوی نیز این گونه، نقص هریک با کمال آن دیگر کامل می شود و از میان می رود. از این روست که در برخی از آیات از همسری به عنوان لباس یک دیگر یاد شده است؛ زیرا لباس زشتی های آدمی را می پوشاند و به شخص زیبایی و کمال می بخشد. پس هر یک از همسران زشتی دیگری را می پوشاند و دیگری را به کمال می رساند و زیبا جلوه می دهد.(بقره، آیه 187)

اما عنصر اساسی در همسری که پایداری و ماندگاری آن را تضمین می کند، رحمت است که در آیات دیگر قرآن به واژگانی دیگر چون عفو، احسان،‌ایثار و مانند آن بیان شده است تا جلوه کم تری به این مساله داد و ستد داده شود و از حدود و مرزهای عقود و معاملات صرف و محض مادی بیرون برد؛ زیرا عقد نکاح و ازدواج هر چند به ظاهر به شکل معامله و داد و ستد است،‌ولی در باطن نمی توان آن را از مصادیق عقود و معاملات دیگر دانست، بلکه مصداقی از رحمت و محبت است.

یکی از ویژگی های آموزه های قرآنی این است که زندگی بشر را در دو مرتبه و فاز تعریف و تبیین می کند که از آن مرتبه عدالت و احسان یاد می شود. مرتبه عدالت مرتبه ای مرتبط با عقلانیت و مرتبه احسان مربوط به حوزه عاطفه و احساس است. ازاین روست که در آموزه های قرآنی با دو دسته قوانین حقوقی و اصول اخلاقی مواجه می شویم. قوانین حقوقی با خاستگاه عقلانیت بر مدار عدالت می گردد، ‌در حالی که اصول اخلاقی با خاستگاه عاطفه و احساس بر مدار احسان می چرخد.

بر این اساس، قرآن به مساله مهریه از دو مرتبه و زاویه دید متفاوت می نگرد. بر همین اساس گاه از مهریه به عنوان هبه، هدیه ، صدقه و نحله و مانند آن یاد می کند؛(نساء، آیه 4)  و گاه دیگر، از مهریه و صداق به عنوان اجرت و مزد یاد می کند. (نساء، آیه 24؛ مائده، آیه 5 ؛ احزاب، ایه 50 و ممتحنه، آیه 10)

با این همه باید توجه داشت که در هیچ یک از آیات قرآنی از مهریه و صداق به عنوان قیمت و بهای کالا یاد نشده و عنوان ثمن در آیات قرآنی برای مهریه نیامده است.

البته در آیات قرآنی چنان که گفته شد، واژه اجر و مزد برای صداق و مهریه آمده است. مزد و اجر همواره در برابر کاری است اجیر برای مستاجر(اجاره کننده) انجام می دهد و اجیر پس از انجام کار مزد و اجر خود را از مستاجر می گیرد.

جالب آن که در همه آیاتی که مساله اجر و مزد در آن مطرح شده، این اجر ومزد در برابر همسری نیست، بلکه در برابر نکاح و زناشویی یعنی عمل جنسی است. به این معنا که مرد در ازدواج دایم یا موقت،‌ اگر بخواهد مزد کاری که زن با بضع خود انجام می دهد، بپرازد می بایست، مزد کامل را بپردازد و در این امر کوتاهی نکند و اجر و مزد زن را برای کاری که برای مرد انجام داده بدهد.

از این روست که در باره کنیزان، مالک مهریه، کنیز است نه مالک کنیز؛ چرا که مهریه در برابر کاری است که زن با بضع خود انجام داده است. نویسندگان تفسیر نمونه توضیح می دهند که خداوند در آیه 25 سوره نساء، تصریح می کند که مهریه کنیز را می بایست به خود او بدهید: اتوهن اجورهن ، و نفرموده: آتوا اجورهن. از این معلوم می شود که مالک مهریه خود کنیز است نه مالک او(تفسیر نمونه، ج 3، ص 349)

بنابراین، اگر از منظر عقلانی و عقلایی و حقوقی به قضیه نگاه کنیم، نوعی داد و ستد میان زن و مرد انجام می شود که نیازمند پرداخت کارمزد از سوی مرد به زن است؛ چرا که مهریه بر اساس فقه و حقوق اسلامی، اسم چیزی است که در مقابل بضع یعنی آمیزش با زن،‌ به وسیله ازدواج موقت یا دایم یا وطی یا مرگ یا از بین بردن بکارت به صورت اجباری و فریضه واجب می شود.(جواهر الکلام،‌ محمد حسن نجفی، ج 31، ص 2)

در این صورت، زنانان مالک مهریه خویش هستند چه این ازدواج و آمیزش در ازدواج دایم باشد یا موقت و چه زن آزاده باشد یا کنیز و برده،‌ او مالک مهریه خودش است.(مائده ، آیه 5 و نساء، آیات 24 و 25) بر این اساس می توان گفت که ازدواج و آمیزش از اسباب ملکیت مهریه برای زنان است(همان ) و شوهر نمی تواند منکر مالکیت مهریه از سوی زن شود.(همان و نیز آیه 20)

بر اساس این منظر حقوقی، احکام خاصی مطرح می شود که از جمله آن ها می توان به ساقط شدن مهریه در صورت عدم تعیین مهر و طلاق پیش از نزدیکی (بقره، ایه 236 و زبده البیان،‌ص 532) و عدم وجوب پرداخت نصف مهر تعیین شده از سوی شوهر در صورت گذشتن ولی زن از حق زن(بقره، آیه 237 و مجمع البیان،‌ج 1 و 2، ص 597) اشاره کرد.

اما اگر از منظر اخلاقی به قضیه ازدواج و زناشویی نگاه کنیم، در این صورت مهریه،‌ هدیه ای از سوی مردان به همسران خویش می باشد. خداوند در آیه 4 سوره نساء می فرماید:  وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً. کلمه نحله حال برای صدقات و به معنای عطیه ،‌ هبه بدون عوض است.(مقتضیات الدرر، ج 3، ص 46؛‌انوار التنزیل، ج 20، ص 60)

بنابراین، وقتی از زاویه عشق و محبت و رحمت به مساله همسری و زناشویی میان آنان نگاه می شود، مرد مالی را که پرداخت می کند، در قبال بضع و آمیزش نیست، بلکه نمادی از عشق و محبت مرد به همسر است که این گونه تجلی کرده است. بر این اساس ،‌ مرد بی هیچ محدودیتی می تواند همه ثروت خویش را به پای عشق خود بریزد. (نساء، ایه 20)

از آن جایی که بنیاد خانواده و همسری بر عشق و رحمت است تا زن و مرد در کنار هم به آرامش روحی و روانی و آسایش جسمی و بدنی دست یابند و سعادت و خوشبختی را برای یک دیگر رقم زنند، همسران هر گاه احساس کنند که زندگی برای ایشان تلخ شده و اهداف و فلسفه ازدواج را بقای خانواده در حالت کنونی شدنی نیست، می توانند از هدیه و صدقه خود چشم پوشی کنند و برای رسیدن به آرامش در همسری دیگری از هم جدا شوند.(همان)

در هنگامی که مبنای ازدواج رحمت و محبت، پرداخت هر مقدار مال از سوی مرد به زن، می بایست بی هیچ منت و چشم داشتی باشد. ازاین روست که در آیه از صدقات به شکل نحله سخن به میان آمده است.(کشاف، زمخشری، ج 10، ص 498)

به هر حال، به مساله ازدواج می توان از دو منظر حقوقی و اخلاقی نگریست؛ ولی نگاه حقوقی هرگز بازدارنده از نگاه اخلاقی نخواهد بود،‌ چنان که نگاه اخلاقی به معنای چشم پوشی از مباحث حقوقی نیست. به سخن دیگر، زندگی با عشق آغاز می شود ولی به عللی با مباحث حقوقی و عقلانی کشیده می شود. این بدان معنا نیست که زن از حقوق خویش می بایست چشم بپوشد؛ بلکه زن می تواند از حق خویش بگذرد یا آن را استیفا نماید. از این روست که خداوند در آیه 237 سوره بقره وقتی از منظر اخلاقی و عاطفی به مساله زناشویی می نگرد، به مرد و زن توصیه و سفارش می کند که مسایل را همواره از منظر حقوقی ننگرند و در پی عدالت عقلانی نباشند؛ چرا که بنیاد زناشویی و همسری بر رحمت و عشق نهاده شده است و بهتر ومستحب است که از این منظر حتی به مساله جدایی اندیشیده شود؛ زیرا اگرهمسران نمی توانند در کنار هم به آرامش برسند،‌پس بهتر است که از هم به گونه ای جدا شوند که بخش عواطف و احساسات آنان هم چنان متاثر از رفتار ناخشنود اخلاقی نباشد. بر این اساس، چشم پوشی زن از مهریه و حق قانونی خود، به عنوان یک امر مستحب و ارزشمند مطرح شده است؛(بقره، ایه 237 و المیزان، ج 2، ص 245) چرا که با چشم پوشی زن از مهریه و صداق خود، نشان داده می شود که جنبه حقوقی و داد و ستد درزندگی ایشان کم تر مد نظر بوده است آن چه اصالت دارد،‌عواطف و احساسات است که در این زندگی مشترک به هر علتی ارضا نشده است و طرفین نتوانسته اند به این جنبه از عواطف یک دیگر پاسخ مثبت و درخوری بدهند.

این که در اسلام ، بخشش قنطار و نامحدود ثروت و مال از سوی شوهر به زن مطرح و تایید می شود(نساء، ایه 20) و از سویی دیگر، به چشم پوشی زن از نحله و فرضیه، مستحب و ارزشمند دانسته شده است، تاکید بر این معناست که از نگاه اسلام به زندگی خانوادگی و همسری، نگاه عاطفی و احساسی و اخلاقی است و جنبه حقوقی تنها برای راه برونرفت از مشکلات و معضلات میان همسران مطرح می شود. به سخن دیگر، از آن جایی که زندگی زناشویی بر عشق و رحمت در جهت دست یابی به آرامش و سکونت و خوشبختی است و این مساله در سایه پول و ثروت به دست نمی آید، مهریه به عنوان نحله،‌صدقه و هدیه مطرح می شود و گذشت از سوی طرفین در آغاز یا فرجام ازدواج می تواند این ارزش ازدواج را هم چنان در سایه عشق و رحمت حفظ کند و از مدل احسان به مدل عدالت و قانون و حقوق در نیاورد.

از این روست که اگر مردی به زنی هدیه و هبه ای به نام صداق و مهریه و نحله انجام داد،‌ حرام است که این مال را پس گیرد (نساء، ایات 20 و 21 و نیز بقره،‌آیه 229) و اگر چنین اقدامی از سوی مرد انجام گیرد،‌کاری باطل و گناهی نابخشودنی است؛(همان) چرا که نمی بایست عقد ازدواج را به یک معامله و داد و ستد جنسی مانند معاملات کالا فروکاست و عشق و رحمت و محبت را تا یک کالا پایین آورد.(همان)

با نگاهی به مطالب پیشین به سادگی می توان دیدگاه اسلام به مساله ازدواج و جایگاه مهریه و صداق را در آن به دست آورد و دانست که مهریه تنها پاسخی به مهر و محبت از سوی مرد است و هدیه و هبه ای است که مرد با این کار می خواهد عشق و مهر خویش را به نمایش گذارد. بر این اساس، حاضر است تا همه ثروت خویش را به پای عشق و مهر و محبتی بریزد که آرامش و آسایش یعنی خوشبختی را برای او به ارمغان می آورد و در صورتی که این ازدواج به چنین جایی نیانجامید،‌به چشم پوشی طرفین اجازه داده نمی شود تا این عقد آسمانی و ارزشمند به یک عقد کالا و داد و ستد متاع پست دنیوی فروکاسته شود.

باشد به زندگی و مسایل زناشویی و خانوادگی بیش از آن که از منظر عقل، حقوق ، قانون و عدالت بنگریم،‌از منظر دل ، احساس ، احسان ، اخلاق و ایثار بنگریم و خوشبختی را در سایه سار چنین بینش و نگرشی تجربه کنیم. 


  
  

 

70_دزدان بزرگ افتابه دزد را به دار می اویزند (چک)

 

 

 

71_عدالت بهتر از عبادت است (عبری)

 

 

 

72_دادگستری خیلی زیاد ، غالبا ستم خیلی زیاد است (فرانسوی)

 

 

 

73_عدالت کور است و کسی را نمی بیند (انگلیسی)

 

 

 

74_دزد خوب نگهبان خوب می شود (نگروئی)

 

 

 

75_روباه نباید موقع محاکمه مرغ قاضی دادگاه باشد (چینی)

 

 

 

76_ستم بر ستم پیشه عدل است و داد (فارسی)

 

 

 

77_ عرف و عادت قانون ثانوی است (لاتینی)

 

 

 

78_عرف و عادت قوی تر از قانون است (روسی)

 

 

 

79_گواه شاهد صادق در استین باشد (فارسی)

 

 

 

80_مهربانی بزرگتر از قانون است (چینی)

 

 

 

81_مراسم و قانون همسایه یکدیگرند (مونتونگروئی)

 

 

 

82ـ وقتی رشوه از در وارد می شود عدالت از پنجره فرار می کند (ترکی)

 

 

 

83ـ وصیت نامه خطرناک تر از پزشک است , بسیاری از افراد بیشتر در اثر نوشتن وصیت نامه مرده اند تا به علت بیمار بودن (اسپانیولی)

 

 

 

84ـ وکلا مانند درشکه چی ها نیستند ، انها انعامشان را قبل از حرکت می گیرند (اتازونی)

 

 

 

85ـ وجدان بد در ان واحد تهمت زننده ، قاضی ، شاهد و به دارزننده است (هلندی)

 

 

 

86ـ هر قدر بر تعداد قوانین افزوده شود به همان نسبت عده تبهکاران رو به افزایش می گذارند (چینی)

 

 

 

87ـ هر کس بر بازوی عدالت بایستد با مغز بر زمین می افتد (چینی)

 

 

 

88ـ وقتی که سراغ طبیب می روی سراغ قاضی هم برو تا وصیت نامه ات را تهیه کند (المانی)

 

 

 

89ـ وکیل خوب همسایه بد است (فرانسوی)

 

 

 

90ـ یک جیب پر از حق احتیاج به یک جیب پر از طلا دارد (چک)

 

 

 

91ـ یک قاضی و چرخ گاری باید خوب چرب شوند (المانی)

 

 

 

92- هرکجا قدرت هست در انجا قاضی هست (روسی)

 

 

 

93ـ هیچ سارقی بدتر از یک کتاب بد نیست (ایتالیایی)

 

 

 

94ـ وقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند (روسی)

 

 

 

95ـ وارث وارث من , وارث من است (لاتینی)

 

 

 

96ـ وجدان به اندازه هزار شاهد خوب و با ارزش است (ایتالیایی)

 

 

 

97ـ هرگز با مرد نیرومند کشتی مگیر و مرد پولدار را به دادگاه مکشان (لاتویا)

 

 

 

98ـ هر کس پول دارد بر حق است (لتوانی)

 

 

 

99ـ هیچ قاضی ایی نجات نمی یابد مگر اینکه جهنم پر شده باشد (مونتونگرویی)

 

 

 

100ـ یک دست پر از پول قوی تر از دو دست پر از حقیقت است (سوئدی)

 

 

 

101_مکندگان خون مردم دو گونه اند : زالوها و ماموران مالیات (فرانسوی)

 

 

 

102_وجدان اگر زخمی شد دیگر خوب شدنی نیست (چینی)

 

 

 

103_وقتی که متهم قاضی شود فاتحه قانون خوانده شود (چینی)

 

 

 

104_وقتی که قاطر قاضی می میرد همه به تشعییع جنازه اش می روند ولی وقتی که خود قاضی می میرد هیچ کس به تشعییع جنازه اش نمی رود (تازی) 

 

 

 

105ـ وجدان یگانه محکمه ایست که در ان به وکیل دادگستری احتیاجی نیست (انگلیسی)

 

 

 

106ـ هرانچه حاکم عادل کند همه داد است (فارسی)

 

 

 

107ـ همه برای عدالت ارزش قائلند ولی وقتی که می اید در را به رویش می بندند (سوئدی)

 

 

 

108ـ ممکن است به حقیقت تو سری زد ولی هرگز نمیتوان خفه اش کرد (لاتینی)

 

 

 

109ـ دیوانه جریمه می دهد و عاقل رشوه (اذربایجانی)

 

 

 

110ـ قاضی و وکیل دو بال فرشته عدالت هستند (لاتینی)

 

 

 

 

 

توجه : تمام ضرب المثل های فوق از بخشی از کتاب « گلچینی از ضرب المثل های جهان » وام گرفته شده است .

 

نام کتاب : گلچینی از ضرب المثل های جهان ؛

 

مولف : دکتر سیف الله اسدی ( عضو هیات علمی دانشکده پزشکی ) ؛

 

ناشر : اشجع ـ مارا

 


89/11/13::: 8:35 ص
نظر()
  
  

 

1-قانون سه روز پیرتر از دنیاست (استونی)

 

 2_قلم و جوهر بهترین شهودند (پرتقالی)

 

 3_ قضاوت باید گوش بزرگ و دست کوچک داشته باشد (المانی)

 

4_حقیقت ، دختر زمان است  (ایتالیایی)

 

5_قانون غالبا دندان خود را نشان میدهد ولی گاز نمی گیرد (انگلیسی) 

 

 

 

6_حقیقت سنگین است ، لذا عده ای معدود حاضرند انرا حمل کنند (عبری) 

 

 

 

7_حقیقت را میتوان خم کرد ولی نمیتوان انرا شکست (ایتالیایی)

 

 

 

8_حرف حق شمشیری است برنده (فارسی) 

 

 

 

9_قاضی که بی گناهی را محکوم  سازد , وجدان خود را محکوم کرده است (سوئدی)

 

 

 

10_حقیقت غالبا در یک استخر زشت پنهان است (چینی) 

 

 

 

11_قانون چاه بی انتهاست ، هر که گرفتارش شد کارش ساخته است (چینی) 

 

 

 

12_قاضی خوب همسایه بد است (امریکائی)

 

 

 

13_قانون روی میز است و عدالت زیر میز (استونی) 

 

 

 

14_قانون مانند تار عنکبوت است ، سوسک از ان رد میشود ولی مگس گرفتار میگردد (چک)

 

 

 

15_قانون همه را می لیسد (اسکاتلندی)

 

 

 

 16_حق پشت در منتظر است و باطل در جلسه شرکت میکند (انگلیسی)

 

 

 

17_حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (اسپانیائی) 

 

 

 

 18_حق شناسی بار سنگینی است (اسکاتلندی)

 

 

 

19_حق بالاتر از قانون است (روسی) 

 

 

 

20_قانونی که درباره شیر و گاو یک جور حکم کند , قانون نیست (انگلیسی)

 

 

 

 21_حقیقت در ته چاه نهفته است (فرانسوی)

 

 

 

 22_حقیقت گرزی است که فرود می اید و همه را میکشد (فرانسوی)

 

 

 

23_حق همیشه توفیق نیافته است ولی موفقیت همیشه بر حق بوده است (المانی) 

 

 

 

 24_حقیقت ، بهتر از طلاست (انگلیسی)

 

 

 

 25_حقیقت ، مهر خداست (عبری)

 

 

 

 26_حقیقت نیش می زند و دروغ درمان میکند (ایتالیایی)

 

 

 

27_حقیقت شبحی است که افراد بسیاری را از خود میترساند (المانی)

 

 

 

??ـ اگر نمی خواهی سرت کلاه برود قیمت جنس را از سه مغازه بپرس (چینی)

 

 

 

??ـ انکه تهمت میزند هزار بار میکشد ولی قاتل فقط یک بار میکشد (چینی)

 

 

 

??ـ اگر مرد دنبال زن افتد به ازدواج گرفتار می شود ولی اگر زن به دنبال مرد افتد بدبخت و بیچاره می شود (عبری)

 

 

 

??ـ از شوخی قاضی فقط خودش می خندد و همنشینش (ایتالیایی)

 

 

 

??ـ بی عدالتی بها ندارد (استونی)

 

 

 

??ـ بی عدالتی دایه پزشک است (المانی)

 

 

 

??ـ تمام براهین دادگاهی قابل قبولند (ترانسوال)

 

 

 

??ـ تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود (فارسی)

 

 

 

??ـ اگر در جوانی سوزنی بدزدی در پیری پول خواهی دزدید (چینی)

 

 

 

??ـ اگر وکیل دادگستری را با اردنگی پایین پله ها اندازید تا پایان عمر به شما خواهد چسبید (انگلیسی)

 

 

 

??ـ تمام قوانین عادلانه نیست (اسکاتلندی)

 

 

 

??ـ افتابه دزدها را به دار می اویزیم و به دزدان بزرگ درود می فرستیم (المانی)

 

 

 

??ـ اگر میخواهی قاضی خوبی باشی باید به حرف های همه گوش بدهی (برزیلی) 

 

 

 

??ـ جهنم و محکمه عدالت همیشه باز هستند (المانی)

 

 

 

??ـ از دو کس حقیقت را مپوشان یکی پزشک و دیگری وکیل عدلیه (فرانسوی)

 

 

 

??ـ ازدواج زودش اشتباه است و دیرش اشتباهی بزرگتر (فرانسوی)

 

 

 

??ـ انکه میدزدد به دار اویخته نمیشود بلکه انکه گرفتار میگردد به دار اویخته میشود (چک)

 

 

 

??ـ چو بد کردی مشو ایمن ز افات   که واجب شد طبیعت را مکافات (فارسی)

 

 

 

??ـ حق با زور است (انگلیسی)

 

 

 

47_هر جا که جامعه باشد ، حقوق هم است (لاتینی)

 

 

 

48_ اگر میخواهی بر اسرار مردی واقف شوی ، فقط از همسایگانش سوال کن (چینی)

 

 

 

??ـ انسان نباید با چکش اهنین در خانه قاضی را بزند (المانی)

 

 

 

50_تمام اختلافات از « آری » و « نه » بر میخیزد (فرانسوی)

 

 

 

??ـ برای انکه پیش روی قاضی قرار نگیری پشت سر قانون راه برو (انگلیسی)

 

 

 

??ـ خدا می خواست ادمیان را تنبیه کند و قضاوت را به جانشان انداخت (روسی)

 

 

 

??ـ «اشتباه» می تواند حتی از یک شکاف بگذرد ولی «حقیقت» در یک دروازه گیر می کند (اتازونی)

 

 

 

54_عدالت همیشه گرسنه است (بلغارستانی)

 

 

 

55_دل انسان اهن است و قوانین کشور کوره (چینی)

 

 

 

56_دزد مرتکب فقط یک جنایت شده , و انکه مالش به سرقت رفته مرتکب صد جنایت(زیرا به دیگران تهمت دزدی می زند) (ارمنی)

 

 

 

57_شوهر قانون است برای همسرش (روسی)

 

 

 

58_دزد به دزد میزند خدا خنده اش می گیرد (فارسی)

 

 

 

59_دزد , بازار را اشفته می خواهد (فارسی)

 

 

 

60_شمشیر عدالت غلاف ندارد (فرانسوی)

 

 

 

61_صدای جلنگ جلنگ پول غالبا صدای عدالت را از بین می برد (یوگسلاوی)

 

 

 

62_دزد از خانه مفلس خجل اید بیرون (فارسی)

 

 

 

63_عدالت از انچه در قانون نوشته شده معلوم می شود (چینی)

 

 

 

64_فقط پزشکان می توانند ادم بکشند و از کیفر در امان باشند (اسلواکی)

 

 

 

65_عدالت بی عدالتی می شود وقتی که بر سر یک نفر دو ضربه وارد کنی در حالیکه مستحق فقط یک ضربه است (بلژیک)

 

 

 

66_دزد ناشی به کاهدان می زند (فارسی)

 

 

 

67_دزد راه باش ، دزد سفره مباش (اذربایجانی)

 

 

 

68_عرف و عادت مادری است که همه باید از او اطاعت کنند (برنئو)

 

 

 

69_وقتی که رفیق ، قاضی شود باید فاتحه قانون را خواند (ایتالیایی)

 


89/11/13::: 8:30 ص
نظر()
  
  

درجه بندی قتل عمد(Homicide)درکامن لا

 

1.قتل غیرعمدManslaughter

 

الف:غیرعمدارادیVoluntary  manslaughter

 

ب:غیرعمدغیرارادیVoluntary manslaughter In

 

2.قتل عمدMurder(بدون درجه)

 

دربیشترایالات امریکا

 

قتل عمد:

1.درجه اولFirst-degree murder

 

الف)همراه باسوءنیت Malice afore thought

 

ب) سبق تصمیم Premeditation

 

2.درجه دومSecond-degree   

 

الف)همراه باخطرحتمی Imminently  dangerous

 

ب)رفتارشدید Outrageous  coduct

 

*آنچه که درهمه مهم است، احراز سوءنیت است که یاصریح باشدیاضمنی.

 

دربریتانیا

 

1-قتل غیرعمد Manslaughter

 

2-قتل عمدMurder

 

*این دو دارای عنصرمادی یکسان می باشند وتنهادرعنصرمعنوی بایکدیگرمتفاوتند.

 

3-بچه کشی Infaniticide(شامل مادری می شود که طفل زیر12 ماه خودرامی کشدبخاطرشرایط پس اززایمان مانند افسردگی های ایجادشده ی پس از زایمان)

 

قتل نفس در:ق.م.ا

1.قتل عمد:وجودِقصدکشتن فردیاافرادی درقاتل(سوءنیت خاص)خواه فعلش کشنده باشدیاخیر

 

2.شبه عمد:فعل قاتل نوعاً کشنده باشد(سوءنیت عام) هرچندسوء نیت خاص نداشته باشد.

 

3.خطاء:فعل قاتل ،نوعاً کشنده نیست وسوءنیت خاص وعام وجودندارد اما مقتول براثربیماری یاپیری یاناتوانی یاکودکی یا...کشته می شودوتحمل فعل قاتل راندارد.(قاتل به شوخی مشتی به میان دوکتف فردی می زند که دارای ناراحتی قلبی است وجراحی نموده است ودراثرضربه ی مشت می میرد.)

 


89/6/18::: 3:35 ص
نظر()